شخصیت های پوست شیر در فصل سوم پوست اندازی می نمایند - وبلاگ پیوست

به گزارش وبلاگ پیوست، سه هفته بعد از انتها فصل دوم سریال پوست شیر، قسمت اول از فصل سوم این سریال روز چهارشنبه 10 اسفند 1401 منتشر شد. بعد از این که شخصیت های اصلی در انتهای فصل دوم متوجه زنده بودن ساحل شدند، این قسمت به شروع مسیر نو شخصیت ها می پرداخت.

1. شرایط نعیم بعد از آگاهی از زنده بودن ساحل تغییر نموده است. حالا او باید کمی تغییر لحن دهد و (لااقل در لحظاتی) کنترل شده تر رفتار کند. در این اپیزود، سکانسی به گفت وگوی نعیم و مشکات اختصاص پیدا نموده که نشان دهنده این تغییر در رویکرد نعیم است؛ بنابراین حالا شاهد تغییراتی جزیی در شیوه بازی هادی حجازی فر هستیم. حجازی فر کماکان در ارائه فراز و فرود شخصیت نعیم به طرز قابل ستایشی پیروز نشان می دهد.

در فصل سوم شاهد یک محب مشکات تازه هم هستیم. او هم در انتهای فصل قبل به وضوح متوجه شد که باید مسیرش را عوض کند. حالا دیگر مشکات قید و بند های قانونی فعالیت به عنوان یک پلیس را هم ندارد

2. همانند نعیم، در این اپیزود شاهد یک محب مشکات تازه هم هستیم. مشکات هم در انتهای فصل قبل تغییر کرد و به وضوح متوجه شد که باید مسیرش را عوض کند. حالا دیگر مشکات قید و بند های قانونی فعالیت به عنوان یک پلیس را هم ندارد؛ بنابراین می تواند شیوه ای کم وبیش متفاوت را برای مواجهه با پرونده در پیش بگیرد. البته در این اپیزود، حضور مشکات در خانه اش و حضور کم رنگ ترش نسبت به نعیم، فرصت چندانی برای نمایش این تغییرات ظریف به بازیگر نمی داد. اما به نظر می رسد که تحول اتفاق افتاده، مقدمه مناسبی است تا کاراکتر مشکات در اپیزود های بعدی حتی در مقایسه با آن چه تا به امروز دیده ایم هم به کاراکتر مجذوب نماینده تری تبدیل گردد.

3. دو مورد قبلی، ما را متوجه امکانی می نماید که سازندگان پوست شیر تا به امروز از آن به خوبی استفاده نموده اند. در یک مجموعه تلویزیونی، شخصیت ها این امکان را دارند که چند بار پوست اندازی نمایند. اگر در فیلم های معمایی سینمایی عموما با یک حادثه محرک روبه روییم که شخصیت را از پیله خود بیرون کشیده و همین امر ممکن است به تدریج باعث دگرگونی درونی او گردد، در یک سریال این امکان وجود دارد که این مسیر چند بار تکرار گردد و همین امر می تواند منجر به افزایش مجذوب نمایندهیت مجموعه های تلویزیونی گردد. این اتفاقی است که در پوست شیر به خوبی اتفاق افتاده است.

4. روابط عمدتا پیچیده میان شخصیت ها هم کماکان به موازات معمای ربودن ساحل پیش می رود. در قسمت اول از فصل سوم پوست شیر، تمرکز بیشتر روی ماجرای بیماری رضا و واکنش مژگان است، اما به موارد دیگری همانند ماجرای لیلا و بهزاد هم اشاره هایی می گردد. بعضی از شخصیت ها (مثل صدرا) هم در این قسمت در حاشیه قرار داشتند که در ادامه باید شاهد پررنگ تر شدن حضور این افراد هم باشیم.

5. پوست شیر از آن سریال هایی است که، با تقریب خوبی، هر چه پیش می رود ریتم تندتری پیدا می نماید. در فصل های اول و دوم فلاش بک های گاه طولانی برای نمایش وقایع اتفاق افتاده در گذشته و لزوم نزدیک شدن به تک تک شخصیت ها، باعث می شد تا در مواردی ریتم قصه کند گردد. اما در آغاز فصل سوم خبری از این مسائل نیست. امیدواریم در ادامه هم شاهد همین روند باشیم.

6. در کنار این نکات باید به میزانسن های کارشده اثر هم اشاره نمود که یکی از ویژگی های برجسته پوست شیر در تمام این هفده قسمت بوده است. به عنوان مثال بخش مهمی از گرفتارشدگی و حس تنگنایی که نعیم (با فهمیدن این که ساحل زنده است، اما هیچ سرنخی برای دنبال کردنش ندارد) احساس می نماید به وسیله قاب بندی و جزییات میزانسن منتقل می گردد. جمشید محمودی و مرتضی غفوری (مدیر فیلمبرداری پوست شیر) سعی می نمایند به میزانسن هایی هم که قرار است چنین حسی را منتقل نمایند تنوع ببخشند تا این تمهید تکراری، گل درشت و آزاردهنده به نظر نرسد: چارچوب در، نمایش نعیم از پشت شیشه پنجره، نشان دادن او از بین شاخ وبرگ خشک درختان و...

حواس سازندگان پوست شیر به تنوع بصری کار (حتی در لوکیشن های تکراری و بار ها نمایش داده شده) هم هست. با چنین ویژگی هایی، می توان گفت که کیفیت اجرایی پوست شیر جاه طلبانه تر از یک مجموعه متعارف تهیه شده برای دیدن در قاب کوچک است.