چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند

به گزارش وبلاگ پیوست، محمدرضا گودرزی با بیان این که نویسنده های عامه پسند جزئی از بدنه ادبیات را تشکیل می دهند، می گوید: چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند. این همه مسائل مالی و بحران و دزدی وجود دارد، حالا یک نفر بیاید به وسیله کتاب پول دربیاورد، چه اشکالی دارد؟

چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند

این نویسنده و مدرس داستان نویسی در گفت وگو با وبلاگ پیوست، درباره ویژگی های رمان های عامه پسند و پرفروش و این که آیا لزوما یکی هستند و یا گاهی با هم اشتباه گرفته می شوند، اظهار کرد: متأسفانه برخی شمارگان را شاخص عامه پسندی می دانند که کاملا غلط است، البته خیلی هم بی ربط نیست. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، کتابی با عنوان مصرف ادبیات داستانی ایرانیان نوشته امید علی احمدی را چاپ نموده، در این کتاب که نویسنده آمارهای ده ساله را آورده بود، فهمیه رحیمی به لحاظ شمارگان رتبه اول را داشت، و با محمود دولت آبادی و سیمین دانشور که جزء پرفروش ها بودند، خیلی متفاوت بود. در همه دنیا هم آمار کمابیش این است؛ مثلا باربارا کاتلند 736 رمان نوشته که جزء عامه پسندها است و یا آگاتا کریستی جزء عامه پسندهاست و با تیراژ یک میلیار به بالا نفر دوم بعد از تولستوی است. شمارگان برای تعریف رمان عامه پسند تاحدودی درست است، اما این که صرفا شمارگان را درنظر بگیریم غلط است، زیرا ممکن است داستان و کتابی شمارگان زیاد داشته باشد و عامه پسند هم نباشد.

گودرزی با بیان این که 24 شاخص را برای تعریف رمان عامه پسند درنظر دارد، اضافه نمود: این شاخص ها قوانینی است که نویسنده های عامه پسند، چه بدانند و چه ندانند، طبق آن ها عمل می نمایند. اگر بخواهم به صورت کلی بگویم یکی تکنیک است و دیگری مسائلی است که مطرح می نمایند. درباره تکنیک باید بگوییم رمان های عامه پسند بسیار ساده دلانه و نه ساده هستند؛ راحت نوشتن دلیل بر ضعف کار نیست، در واقع رمان عامه پسند خیلی تخت گرفته می گردد و داستان تا آخر می رود و تغییر و تحولی در فرم دیده نمی گردد. معمولا هم راوی دانای کل یا اول شخص است که از ابتدا تا آخر داستان را تعریف می نماید.

این منتقد ادبی در ادامه با بیان این که رمان های عامه پسند از نظر فرمی شاخص ارزشمندی ندارند، اظهار کرد: باز هم فرم آن چنان در رمان عامه پسند مهم نیست و مهم تر از آن محتوا است. محتوای رمان های عامه پسند مسائل خطی و ملودرام است. موضوعاتی که جاذبه ای برای جوانان و نوجوان دارند؛ از جمله عشق که یا شکست می خورد یا نمی خورد. معمولا هم شکست نمی خورد، زیرا یکی از شاخص های رمان های عامه پسند خاتمه بندی آن هاست، 90 درصد از آثار عامه پسند خاتمه خوش دارند. در این نوع رمان ها با واقعیت های عمیق جامعه به شکلی سطحی برخورد می نمایند و این باعث می گردد خواننده دچار انحراف ذهنی گردد و فکر کند واقعیت به سادگی قابل تصحیح است و در آخر هم همه چیز به خوبی و خوشی تمام می گردد. این ها مسائل بنیادینی است که باعث می گردد رمان های عامه پسند به تفکر جوانان لطمه بزند. با این همه، عامه پسندها هم درجه بندی دارند.

او اعلام نمود: من دید منفی ای به این نوع کتاب ها ندارم، زیرا خواننده معین نماینده است. با رمان نویس های عامه پسند یک سری مصاحبه داشتم و به آن ها می گفتم چقدر حجم کتاب های تان زیاد است، مثلا داستانی که می گردد در 200 صفحه نوشت در 400 صفحه نوشته می گردد، می گفتند خواننده این را می خواهد یا می گفتند خواننده می خواهد خاتمه رمان خوش باشد. معتقدم نباید دنباله رو خواننده باشیم، اما خوانندگان ما بی تأثیر نیستند، هرچقدر خواننده ها جدی تری با ادبیات برخورد نمایند و مسائل عمیق تری بخواهند، نویسنده ها تغییر روش می دهند. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. بعد هم چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند. مگر بخیل هستید؟! در جامعه ما این همه مسائل مالی و بحران و دزدی می گردد، حالا یک نفر بیاید به وسیله فروش کتاب پول به دست بیاورد، حالا برخی چیزهایش هم بدآموزی داشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ما باید دیدگاه نقادانه مان را حفظ کنیم و اشکال های شان را بگیریم، به هر حال آن ها از خانواده ما هستند.

گودرزی درباره شرایط نقد و آنالیز این کتاب ها با توجه به موضعی که نسبت آن ها وجود دارد، گفت: من حدود 400 نشست نقد در تهران برگزار نموده ام، اما متأسفانه برای نقد کتاب های عامه پسند نویسندگان شان نمی آیند؛ مثلا نشر آموت جلسه ای برای کتاب یک رمان نویس خانم که مشهور هم هست، گذاشت. قرار بود این کتاب را نقد و آنالیز کنیم و این خانم هم گفته بود می آید، اما روز جلسه گفت نمی آیم. برخی از این نویسنده های عامه پسند جرأت نمی نمایند در این جلسات شرکت نمایند و فکر می نمایند ما می خواهیم آن ها را اذیت کنیم. یکی از مسائل ما این است که خود نویسنده های عامه پسند از نقد شدن می ترسند، زیرا می دانند کارشان نقد دارد. چند بار از آن ها دعوت نموده ام اما نمی آیند. متأسفانه این کتاب ها به شکل وسیع مورد نقد قرار نمی گیرد که 50 درصد مقصر کسانی که نگاه نقادانه دارند و 50 درصد هم مقصر خود نویسنده ها هستند که گردن نمی گیرند.

او همچنین درباره نگاه تجارت گونه برخی از ناشران نسبت به کتاب ها که منجر به گسترش فراوری کتاب های عامه پسند می گردد و این که آیا ممکن است نویسنده ای برای تأمین معاش به این سمت برود، بیان نمود: زمانی که وارد رابطه کالایی و مالی می شویم، این موضوع اجتناب ناپدیر می گردد. ناشر حق دارد روی کتابی سرمایه گذاری کند که علاوه بر برگشت پولش، سود هم کند. ناشران خوبی هم بودند که چون نمی خواستند این کار را انجام دهند، ورشکست شدند. هیچ اشکالی ندارد که کسی به خاطر سود این کار را انجام دهد، بهتر از این است که بخواهد چند میلیارد سر مردم کلاه بگذارد. اگر خواننده ای هم می خواهد از این نوع کتاب ها بخرد و بخواند، بگذارید بخرد. نویسنده هم می خواهد زندگی کند و درآمدی داشته باشد، اما نویسنده جدی نمی تواند عامه پسند بنویسد. حتی اگر بگوید می خواهم کتاب عامه پسند بنویسم، نمی تواند، زیرا نوع نگرش و تفکر او در کارش بروز می نماید و نمی تواند بنویسد. یادم می آید مارکز در مصاحبه ای از دست آگاتا کریستی عصبانی بود و گفته بود ارزش دو برگ از کتاب های من به اندازه همه کتاب های آگاتا کریستی است. مارکزی که با فروش کتاب هایش چند ویلا در چند کشور دنیا داشت اما در ایران ما نویسنده ای نداریم که با فروش کتاب هایش بتواند یک خانه در تهران بخرد، مطلقا نداریم، حتی در بین نویسنده های عامه پسند.

این داستان نویس درباره این که آیا ادبیات عامه پسند می تواند مقدمه ای برای ورود به ادبیات جدی باشد، اظهار کرد: این موضوع خیلی قطعی نیست؛ نه می توانیم بگوییم کسی که آثار عامه پسند می خواند تأثیری در تغییر نگرشش در خواندن آثار در آینده نخواهد داشت و نه می توانیم به صورت قطعی بگوییم تأثیرخواهد داشت. تجربه من این بوده که برخی با کارهای به اصطلاح عامه پسند آغاز نموده و بعدها تغییر کردند و کارهای جدی تری خواندند و برعکسش هم هست؛ کسی که با عامه پسند آغاز نموده و هیچ زمان تغییر ننموده و آن مبنا در ذهنش باقی مانده است. این گزاره خیلی علمی و دقیق نیست و به خواننده بستگی دارد؛ در برخی این تحول ایجاد می گردد و در برخی ایجاد نمی گردد.

محمدرضا گودرزی در خاتمه گفت: معتقدم عامه پسندها جزء خانواده فرهنگی داستان نویسان هستند و روش نوشتن شان متفاوت است و معیارهای دیگری برای نوشتن دارند. ما نباید بحث کنیم و در مقابل شان موضع تندی بگیریم و بگوییم شما فلان هستید. این تفکر غلط است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چه کارشان دارید، بگذارید بنویسند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید