بازی متوازن ریاض و ابوظبی میان شرق و غرب
به گزارش وبلاگ پیوست، یکی از مهم ترین خروجی های نشست اخیر سران گروه 20 در دهلی نو، بحث توافق بر سر احداث کریدور ریلی- دریایی میان هند، عربستان و اروپا بود. طبق این توافق قرار است هند در مسیری ترانزیتی به عربستان، امارات، اردن، سرزمین های اشغالی و از آنجا به یونان متصل گردد.
به گزارش اعتماد، این توافق گفته می گردد ابتکاری از سوی امریکاست و دو روز قبل نیز محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و ناندرا مودی نخست وزیر هند درخصوص آن به صورت مفصل و دوجانبه مصاحبه کردند. طبق نقشه هایی که البته به صورت غیر رسمی درخصوص چنین مسیری منتشر شده، داده ها حاکی از آن است که مسیر کریدوری قرار است ابتدا از بندر بمبئی هند به بندر دوبی یا جبل علی امارات کشیده شده و از آنجا با خط آهن، ریاض را به الحدیده، بندر حیفا و بعد از آن بندر پیرائوس یونان متصل کند.
چنین موضوعی از سوی تحلیلگران از دو جنبه حائزاهمیت است؛ نخست اینکه هر چند چنین توافقی روی کاغذ وجود دارد، اما می تواند یک رقیب بالقوه برای راه ابریشم نو چین یا ابرپروژه یک جاده- یک کمربند پکن باشد. از سوی دیگر باتوجه به موقعیت استراتژیک ایران و نیز کم هزینه تر بودن مسیر ترانزیتی ایران نسبت به طرح های جایگزین، کلید خوردن چنین موضوعی مزیت ترانزیتی ایران را نیز به خطر می اندازد.
موازنه مثبت
اما این تمام ماجرا نیست؛ بلکه موضوع مهم نحوه کنش عربستان و امارات در زمین بازی میان شرق و غرب است. طبق گزارش منتشر شده، چنین توافقی می تواند یک نقطه عطف در روابط میان امریکا، هند، عربستان، امارات، فرانسه، آلمان و کلیت اتحادیه اروپا باشد.
از سوی دیگر در حالی که به نظر می رسد یونان و ایتالیا قصد خروج از پروژه یک جاده- یک کمربند چین را دارند، حضور عربستان و امارات در این طرح صرفا در جهت مقابله با ابرپروژه پکن حائزاهمیت نیست. این دو کشور اکنون چند سال است که نشان داده اند، ایده نظم دو قطبی را که آن ها را ملزم به انتخاب میان چین و امریکا کند، قبول ندارند.
این مساله به خوبی در عضویت امارات و عربستان در گروه بریکس هم نمایان شد. به همین علت طرح فعلی یعنی اتصال هند به خاورمیانه و اروپا، یک هدیه جالب توجه ازسوی امریکا و اتحادیه اروپا به امارات و عربستان محسوب می گردد؛ بدون اینکه آن ها را ناچار کند میان غرب و پکن یکی را انتخاب نمایند.
از این قضیه مهم تر، بحث همگرایی عمیق هند، عربستان و امارات است که قصد دارند در قالب یک طرح گسترده ژئوپلیتیکی، پیوند مالی قابل توجهی میان جنوب و غرب آسیا ایجاد نمایند. طبق گزارشی که در این خصوص المانیتور منتشر نموده، هند دومین شریک بزرگ تجاری عربستان بوده و حجم مراودات مالی آن ها در طول یک سال گذشته به 52.75 میلیارد دلار می رسد. این درحالی است که عربستان هم چهارمین شریک مالی بزرگ هند است.
از سوی دیگر آمار ها نشان می دهد حجم تجارت میان امارات و عربستان در سال گذشته میلادی به 85 میلیارد دلار رسیده و امارات را تبدیل به سومین شریک مالی هند نموده است. نکته جالب توجه این است که در توافق اخیر، امارات و عربستان درحالی به سمت هند چرخش نموده اند که همزمان با چین روابط مستحکم داشته و هر دو نیز از متحدان اصلی پاکستان محسوب می شوند؛ کشوری که با همسایه خود یعنی هند از سال 1947 به این سو درگیر تنش های مرزی، قومی و مذهبی بوده است.
به همین علت منظره کنونی نشان می دهد که عربستان و امارات نوعی سیاست خارجی متوازن را در پیش گرفته اند که بیانگر دیدگاه آن ها به نظم چندقطبی در حال ظهور است؛ جایی که در استراتژی های گذشته تنونظر اجرا شده و در پی تطبیق دادن واقعیت های ژئوپلیتیکی و فرصت های مالی در نظم چند قطبی آینده هستند.
همگرایی فرا نفتی
علاوه بر این بعضی تحلیلگران معتقدند که پروژه نو کریدور که عربستان و امارات در خط مقدم آن هستند، از سوی امریکا و اروپا فراتر از مسائل نفت و انرژی دنبال می گردد. نکته اینجاست که عربستان و امارات به صورت جدی در پی یافتن شرکای نو برای برآورده ساختن احتیاج های مالی، فناوری و لجستیکی خود هستند که این امر در راستای سیاست جاه طلبانه آن ها به منظور رهایی از اقتصاد نفتی در حال پیگیری است.
بنابراین موضوع احداث کریدور نو از سوی امریکا تنها معطوف به رکن انرژی نبوده و به صورت چندبعدی نمایان گر می گردد. در واقع به نظر می رسد که امریکایی ها در پی تغییر در سلسله مراتبی در خاورمیانه هستند که در آنجا امریکا به عنوان شریک امنیتی و چین به عنوان شریک اصلی مالی تلقی می شوند. از این رو باز کردن پای هند نشان دهنده ورود یک رقیب جدی در برابر چین در منطقه خواهد بود؛ امری که در صورت محقق شدن می تواند نفوذ مالی چین را در میان مدت و بلندمدت کم رنگ کند.
منبع: فرارو